new coined

nu kɔ͡ind


فارسی

1 عمومی:: تازه‌سكه‌زده‌، تازه‌وضع‌شده‌، تازه‌بنیاد

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code